گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به حیف و توانگران را دادی به طرح، صاحبدلی بر او گذر ک...

ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به حیف و توانگران را دادی به طرح، صاحبدلی بر او گذر کرد و گفت
ماری تو که هر که را ببینی بزنی
❈۱❈
یا بوم که هر کجا نشینی بکنی زورت ار پیش می‌رود با ما
با خداوند غیب دان نرود زورمندی مکن بر اهل زمین
تا دعایی بر آسمان نرود
حاکم از گفتن او برنجید و روی از نصیحت در هم کشید و بر او التفات نکرد. تا شبی که آتش مطبخ در انبار هیزمش افتاد و سایر املاکش بسوخت و از بستر نرمش به خاکستر گرم نشاند. اتفاقاً همان شخص بر او بگذشت و دیدش که با یاران همی‌گفت ندانم این آتش از کجا در سرای من افتاد. گفت از دود دل درویشان.
❈۲❈
حذر کن ز دود درونهای ریش که ریش درون عاقبت سر کند
به هم بر مکن تا توانی دلی که آهی جهانی به هم بر کند
❈۳❈
بر تاج کیخسرو نبشته بود: چه سالهای فراوان و عمر‌های دراز
که خلق بر سر ما بر زمین بخواهد رفت چنان که دست به دست آمده‌ست ملک به ما
❈۴❈
به دستهای دگر همچنین بخواهد رفت

فایل صوتی گلستان حکایت شمارهٔ ۲۶

تصاویر

کامنت ها

محمد رضا شیخی
2015-10-05T12:52:21
به طرح دادن : فروختن جنسی به زور و به قیمت بالاتر به رعایا را به طرح دادن گفته اند اصطلاحی دیوانی است
شهروز
2015-10-05T13:03:42
در تکمیل حاشیه ی نگاشته شده توسط استاد ارجمند جناب آقای محمدرضا شیخی اضافه می گردد: طرح در لغت به معنای زور و قهر غلبه است. چنانچه سعدی علیه الرحمه می فرماید: "خرمای به طرح داده بودند/ جرم بد، از این بتر نباشد. " متن کامل شعر جناب سعدی علیه الرحمه از این قرار است:هر چیز کزان بتر نباشد از مصلحتی به در نباشدشری که به خیر باز گردد آن خیر بود که شر نباشداحوال برادرم شنیدی فی الجمله تو را خبر نباشدخرمای به طرح داده بودند جرم بد از این بتر نباشداطفال و کسان و هم رفیقان خرما بخورند و زر نباشدآنگه چه محصلی فرستی آن را که از او بتر نباشدچندان بزنندش ای خداوند کز خانه رهش به در نباشدخرمای به طرح اگر ببخشد از اهل کرم هدر نباشدتا نوبت صبر بود کردیم دیگر چه کنیم اگر نباشدآیین وفا و مهربانی در شهر شما مگر نباشددر فارس چنین نمک ندیدم در مصر چنین شکر نباشدهر شب برود ز چشم سعدی صد قطره که جز گهر نباشدما از سر مهر با تو گفتیم باشد که کسی خبر نباشد
سیاوش
2015-06-19T03:39:40
{وز بستر نرمش به خاکستر گرم نشاند}همین میان متن زیبا مثل شده است
مهرداد
2012-03-31T04:58:14
دادی به طرح : تحمیل کردن
امید رضا محبی
2011-11-05T08:43:09
این حکایت ناقص بوده و برخی از ابیات دیده نمی شود آیا بواسطه اشکال در سایت و دریافت متن می باشد یا درج نشده است؟لطفاً راهنمائی فرموده تا اگر اشکال در دریافت اینترنتی متن بصورت ناقص می باشد تذکر واضحات ندهم.با تشکر از سایت خوب شما
حمیدرضا
2019-11-25T21:49:16
از سعدالدین تفتازانی مؤلف کتاب «مطول» در توصیف بلاغت کلام شیخ سعدی نقل شده که:کاش تمام مطول را از من می‌گرفتند و این سخن را به من می‌دادند که «از بستر نرمش به خاکستر گرمش نشاند»!
ساسانی
2017-10-05T20:27:41
با سلام خدمت عزیزان و سعدی دوستان،بعد اولین بیتی که در این حکایت امده یعنیزورت ار پیش می‌رود با مابا خداوند غیب دان نرودیک بیت حذف شده است که به عرض می رسد. ان بیت چنین است:زورمندی مکن بر اهل زمینتا دعائی بر اسمان نرود
کاظم رمضانیان
2018-01-04T08:54:14
قبل از بیت «به هم بر مکن تا توانی دلی ....»بیت «حذر کن ز درد درونهای ریش ..... که ریش درون عاقبت سر کند»جا افتاده است.
محمد طهماسبی دهنو(هانا دایی)
2019-01-15T10:56:46
سلام..گلستان در تاریخ ما خیلی جاهاش از متن اصلی دورهظالمی را حکایت کنند که هیزم درو یشان خر یدی به حیف و توانگران را دادی به طرح.صاحب دلی بر اوگذشت و گفتماری تو که هر که را ببینی،بزنی ؟یا بوم که هر کجا نشینی ، بکَنی ؟ زورت ار پیش می رود با مابا خداوند غیب دان نرودزورمندی مکن بر اهل زمینتادعایی بر آسمان نرودحاکم از این سخن برنجید و روی از نصیحت او در هم کشید و بر او التفاتی نکرد،اَخَذَتهُ العِزَّهُ بالاِثمِ تا شبی آتش مَطبَخ در انبار هیزمش افتاد و سایر املاکش بسوخت و از بستر نرمش، به خاکستر گرم نشاند اتّفاقاً، همان شخص ، در گذار بود و شنید که با یاران می گفت : ندانم این آتش ، از کجا در انبار هیزم افتاد.گفت از دود دل درویشان حذر کن ز دودِ درون های ریش که ریش‌درون عاقبت سر کندبه هم بر مکن تا توانی دلی که آهی جهانی به هم برکندبر تاج کیخسرو شنیدم که نبشته بودچه سال های فراوان و عـمر های درازکه خلق بر سرِ ما بر زمین بخواهد رفتچنان که دست به دست آمدست مُلک به مابــه دست های دگر همچنین بخواهد رفتمعانیدرویشان= فقیران و محرومین و مستضعفینبه حیف= با ستم و بی وجدانیاین جا=با قیمت کمطرح=نقشه کشیدن،خدعه،به زور به کسی تحمیل کردنبوم=جغدالتفات =توجهاخذته العزه بالاثم=خودخواهی اش او را به گناه کشاند(بقره 206)مطبخ=آشپزخانهدود دل=آه دلدرون های ریش=دل های زخمی و آزردهریش درون=زخم درون..جراحت دل
هیچامد
2018-05-12T17:52:48
منظور از طرح یعنی کم فروشی یعنی از درویشان ارزان می خرید و و در فروش مقداری از آن کم می کرد
نورا کاور
2022-07-15T17:43:49.5161043
به طرح دادن بمعنای بزور دادن به نظر درست نمی آید