گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:بزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان صفا. گفت: کمینه آن که مراد خاطر یاران بر مصالح خویش مقدّم دارد و...

بزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان صفا. گفت: کمینه آن که مراد خاطر یاران بر مصالح خویش مقدّم دارد و حکما گفته‌اند: برادر که در بند خویش است نه برادر و نه خویش است.
همراه اگر شتاب کند همره تو نیست
❈۱❈
دل در کسی مبند که دل بسته تو نیست چون نبود خویش را دیانت و تقوی
قطع رحم بهتر از مودت قربی
یاد دارم که مدّعی در این بیت بر قول من اعتراض کرده بود و گفته: حق تعالی در کتاب مجید از قطع رحم نهی کرده است و به مودت ذی القربی فرموده و اینچه تو گفتی مناقض آن است. گفتم: غلط کردی که موافق قرآن است:
و اِن جاهَداکَ عَلی اَن تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ به عِلمٌ فلا تُطِعْهما
هزار خویش که بیگانه از خدا باشد
فدای یک تن ِ بیگانه کآشنا باشد

فایل صوتی گلستان حکایت شمارهٔ ۴۳

تصاویر

کامنت ها

ناشناس
2015-03-06T15:38:44
بزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان الصفا. گفت: کمینه آنکه مراد خاطر یاران بر مصالح خویش مقدم دارد که حکما گفته اند: برادر که در بند خویش است نه برادر و نه خویش استهمراه اگر شتاب کند همره تو نیست/ دل در کسی مبند که دل بسته تو نیستچـون نـبـود خـویش را دیانت و تـقـوی/ قــطــع رحــم بـــهــتــر از مــودت قــربـــی یاد دارم که مدعی در این بیت بر قول من اعتراض کرد و گفت: حق تعالی در کتاب مجید از قطع رحم نهی کرده است و به مودت ذی القربی فرموده و آنچه تو گفتی مناقض آنست.گفتم: غلط کردی که موافق قرآنست و اِن جاهَداکَ عَلی اَن تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ به عِلمٌ فلا تَطِعْهماهزار خـویش که بـیگانه از خـدا بـاشد/ فـدای یـک تــن بــیـگـانـه کـاشــنـا بــاشــدتاریخ ما لطفا سعدی رو از رو سایتت وردار، اینجوری خیلی سنگین تری
علی
2016-08-11T08:15:50
بسیار زیبا بود
فروتن
2012-07-27T05:29:07
مشخصا دو بیت زیر حذف شده اند چون بعدا به آنها روجوع میشودبزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان صفا گفت کمینه آن که مراد خاطر یاران بر مصالح خویش مقدّم دارد و حکما گفته اند برادر که در بند خویشست نه برادر و نه خویشستهمراه اگر شتاب کند همره تو نیست دل در کسی مبند که دل بسته تو نیستچـون نـبـود خـویش را دیانت و تـقـوی قــطــع رحــم بـــهــتــر از مــودت قــربـــی
عزیز عزیزی مودب
2012-07-24T16:10:45
این حکایت طبق کتاب غلامحسین یوسفی حکایت شماره 42 است
مهرزاد شایان
2010-09-18T15:32:33
و اِن جاهَداکَ عَلی اَن تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ به عِلمٌ فلا تَطِعْهماواگر آنها کوشند که تو به من که خدای یگانه ام از روی جهل و نادانی شرک آوری در این جا هرگز از امر آنها اطاعت مکنماخوذ از سوره لقمان آیه 15وَإِن جَاهَدَاکَ عَلی أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَو اگر تو را وادارند تا در باره چیزی که تو را بدان دانشی نیست به من شرک ورزی از آنان فرمان مبر و[لی] در دنیا به خوبی با آنان معاشرت کن و راه کسی را پیروی کن که توبه‏کنان به سوی من بازمی‏گردد و [سرانجام] بازگشت‏شما به سوی من است و از [حقیقت] آنچه انجام می‏دادید شما را با خبر خواهم کردهمچنین سوره عنکبوت ایه 8 با کمی تغییروَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَو به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند و[لی] اگر آنها با تو درکوشند تا چیزی را که بدان علم نداری با من شریک گردانی از ایشان اطاعت مکن سرانجامتان به سوی من است و شما را از [حقیقت] آنچه انجام می‏دادید باخبر خواهم کرد
مهرزاد شایان
2010-09-18T15:28:31
متاسفانه حکایت بطور کامل نگاشته نشدهاین بیت در انتهای حکایت وجود دارد که در اینجا محذوف استهزار خویش که بیگانه از خدا باشدفدای یک تن ِ بیگانه ، کاشنا باشد---پاسخ: با تشکر، اضافه شد.
۷
2017-05-29T10:06:53
اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا جمعیت سری فلسفی و عرفانی است که در سده 4ق در بصره و بغداد توسط ایرانیان تشکیل شد و دائرةالمعارف رسائل اخوان الصفا و خلان الوفا را نوشتند. اساس مسلک و مرام آنان این بود که بین شریعت اسلامی و فلسفه یونانی هیچ‌گونه تضاد و تعارض وجود ندارد و شخص می‌تواند شریعت اسلامی و حکمت یونانی را به طور متحد چراغ راه خویش سازد. هدف این گروه ترویج صلح و صفا بین مردم و رفع اختلاف فکری و مذهبی از طریق گسترش حکومت عقل و تلفیق بین فلسفه و مذهب و ایجاد یک گونه آرمان‌شهر بوده‌است.آنها شروع به نوشتن مقالاتی بدون گوشزد نام نویسنده نمودند و خود را اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا نامیدند. آنها گرچه در پژوهش به روش یونانیان مانند اقلیدس و نیکوماخوس بودند، ولی پژوهش‌ها و نظریات آنها در زمینهٔ حل مسئله‌های مربوط به صوت از یونانیان پیشتر رفت. به گفتهٔ شفیعی کدکنی عقاید آنها توفیقی در کشف نظام موسیقیایی جهان داشته‌است. در رساله پنجم، بخش ریاضی، در باب موسیقی سخن رفته‌است.جماعت اخوان‌الصفا با یکدیگر بسیار دوستانه و برادرانه زندگی می‌کردند و می‌کوشیدند از هر نوع هواپرستی و فریب و نفاق برکنار باشند. این جماعت با همکاری یکدیگر به نوعی از یک مذهب یا مسلک فکری دست یافتند که گمان می‌کردند از طریق آن می‌توانند به کمال و سعادت واقعی برسند. اساس مسلک و مرام آنان این بود که بین شریعت اسلامی و فلسفه یونانی هیچ‌گونه تضاد و تعارض وجود ندارد و شخص می‌تواند شریعت اسلامی و حکمت یونانی را به طور متحد چراغ راه خویش سازد.جماعت اخوان‌الصفا بر ظهور حلقه‌های فتوت و به طبع آن فتوت‌نامهها مؤثر بودند. اخوان علاوه بر سیر و سلوک فکری دارای سیر و سلوک عملی نیز بودند و بر همین اساس نظامی از تعلیم و تربیت استاد-شاگردی و دستگاهی منظم با سطوح مختلف نوآموزان و مرشدان ساخته بودند. به همین دلیل می‌توان اخوان را از مهمترین عوامل تأثیر گذار در ظهور حلقه‌های اتصال میان حکمت و صناعت و فن و فتوت در تاریخ تمدن اسلامی دانست. مراتب ارشاد و تعلیم نوآموزان جمعیت اخوان بیانگر این نکته است.افراد بر پایه تفاوت مراتب سیر معنوی درجات چهارگانه داشته‌اند:پیوند به وبگاه بیرونی
حسین حسینی
2018-11-21T18:30:19
درباب دوبیتی که در متن اصلی نیامده و در حواشی نگاشته شده، به‌نظر می‌اید بیت اول محذوف چنین باشد:همره اگر شتاب کند، هم (یا در) سفر تو نیستدل بر کسی مبند که دلبسته‌ی تو نیست
گنگِ خواب دیده
2023-05-29T20:22:57.1420885
دل بر کسی مبند که دلبسته ی تو نیست...!
Mahmood Shams
2023-08-09T22:41:29.1519323
با سلام و درود خدمت دوستان گرامی سوالی داشتم ، بنظر بنده با توجه به اینکه جناب سعدی همچون جناب حافظ به قرآن و زبان عربی مسلط بوده و بخصوص در کتاب بوستان از احادیث و آیات و مضامین قرآنی استفاده کرده و به نظم درآورده  ، اینجا در بیت  چون نبود ( #خویش ) را دیانت و تقوی  قطع رحم بهتر از مودت قربی  برداشت و نظر بنده این که در این بیت کلمه #خویش به معنی خویشاوند نیست ، به معنی اول شخص مفرد یا شخص و کسی غیر خویشاوند ( دوست ، آشنا و ... ) استفاده شده ، چون در قرآن و احادیث به صراحت نهی شده از قطع رحم با خویشاوند و از جناب سعدی که مسلط بوده به قرآن و زبان عربی چنین تناقضی بعید به نظر می رسه !!! می خواستم نظرات دوستان و اساتید ادبیات بدونم که کلمه خویش در این بیت با توجه به قطع رحم به کدام معنی بیان شده !!!؟   ممنون میشم نظر بدین