گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:پادشاهی به دیده استحقار در طایفه درویشان نظر کرد. یکی زآن میان به فراست به جای آورد و گفت: ای م...

پادشاهی به دیده استحقار در طایفه درویشان نظر کرد.
یکی زآن میان به فراست به جای آورد و گفت: ای ملک! ما در این دنیا به جیش از تو کمتریم و به عیش خوشتر و به مرگ برابر و به قیامت بهتر.
❈۱❈
اگر کشور خدای کامران است وگر درویش حاجتمند نان است
در آن ساعت که خواهند این و آن مرد نخواهند از جهان بیش از کفن برد
❈۲❈
چو رخت از مملکت بربست خواهی گدایی بهتر است از پادشاهی
ظاهرِ درویشی جامه ژنده است و موی سِترده و حقیقتِ آن دلِ زنده و نفس مرده.
نه آنکه بر در دعوی نشیند از خلقی
وگر خلاف کنندش به جنگ برخیزد اگر ز کوه فرو غلطد آسیا سنگی
نه عارف است که از راه سنگ برخیزد
طریق درویشان ذکر است و شکر و خدمت و طاعت و ایثار و قناعت و توحید و توکل و تسلیم و تحمل.
هر که بدین صفتها که گفتم موصوف است به حقیقت درویش است وگر در قباست.
اما هرزه‌گردی بی نماز هواپرست هوسباز که روزها به شب آرد در بند شهوت و شبها روز کند در خواب غفلت و بخورد هر چه در میان آید و بگوید هر چه بر زبان آید رند است وگر در عباست.
❈۳❈
ای درونت برهنه از تقوی کز برون جامه ریا داری
پرده هفت رنگ در مگذار تو که در خانه بوریا داری

فایل صوتی گلستان حکایت شمارهٔ ۴۶

تصاویر

کامنت ها

امین
2015-03-25T18:13:57
اگر کشور خدای کامران استوگر درویش حاجتمند نان استدر آن ساعت که خواهند این و آن مردنخواهند از جهان بیش از کفن بردچو رخت از مملکت بر بست خواهیگدایی بهتر است از پادشاهیظاهرِ درویشی جامه ژنده است و موی سِترده و حقیقتِ آن دلِ زنده و نفس مرده.نه آنکه بر در دعوی نشیند از خلقیو گر خلاف کنندش به جنگ برخیزداگر ز کوه فرو غلطد آسیا سنگینه عارف است که از راه سنگ برخیزدطریق درویشان ذکرست و شکر و خدمت و طاعت و ایثار و قناعت و توحید و توکل و تسلیم و تحمل.هر که بدین صفتها که گفتم موصوفست به حقیقت درویشست و گر در قباستاما هرزه گردی بی نماز هوا پرست هوس باز که روزها به شب آرد در بند شهوت و شبها روز کند در خواب غفلت و بخورد هر چه در میان آید و بگوید هر چه بر زبان آید رندست و گر در عباستای درونت برهنه از تقویکز برون جامه ریا داریپرده هفت رنگ در مگذارتو که در خانه بوریا داری
عزیز عزیزی مودب
2012-07-24T16:03:54
این حکایت طبق کتاب غلامحسین یوسفی حکایت شماره 45 است
روح اله
2020-04-30T13:05:27
پرده هفت رنگ در مگذار تو که در خانه بوریا دارییعنی تو که در خانه حصیر داری و روی حصیر مینشینی، پرده هفت رنگ دم در نذار. ریاکاری مکن
بنده خدا
2023-05-31T21:05:44.4944198
تشبیه بسیار زیبایی است.