گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:خلعت سلطان اگر چه عزیز است، جامهٔ خلقان خود به عزت تر و خوان بزرگان اگر چه لذیذ است، خردهٔ انبا...

خلعت سلطان اگر چه عزیز است، جامهٔ خلقان خود به عزت تر و خوان بزرگان اگر چه لذیذ است، خردهٔ انبان خود به لذت تر.
سرکه از دسترنج خویش و تره
❈۱❈
بهتر از نان دهخدا و بره

فایل صوتی گلستان حکمت شمارهٔ ۷۷

تصاویر

کامنت ها

محمدحسین ایراندوست
2023-01-12T21:51:56.7558269
خدایا به نامت که رمز بقاست    سعدی در این حکمت به قَناعت و اعتماد بر داشته ها و دارایی خود توصیه کرده است. می گوید خلعت و هدیه سلطان خیلی خوب است ولی آنها دارایی سلطان است نه داراییِ ما. پس لباس کهنه ما که داشته و دارایی خودماست از آن خلعت بهتر است. غذای اندک و ناچیزی که از دارایی و دسترنج خودمان بدست آمده، بهتر است از طعام لذیذی که دارایی دیگران است. 1- خَلعت : با تلفظ خَلعت و خِلعت. پوشش  و لباسی است که بزرگی به کسی بپوشاند.  تن پوش که پادشاه و یا امیری به نوکر خود بپوشاند. و با کسر خِلعت بیشتر به معنای لباسی است که  از تن کنده و به کسی می دهند. 2- خلقان : جمع «خَلَق» به معنای کهنه  و فرسوده . و با اینکه جمع است اما در نظم و نثر فارسی بصورت مفرد بکار رفته است . بقول رودکی : « کهن کند بزمانی همان کجا نو بود- و نو کند بزمانی همان که خلقان بود. 3- خرده انبان: توشه های اندک و کوچک ، انبان اسم است به معنایِ ظرف چرمی که در آن زاد و توشه  نگه دارند. توشه دان 4- بَره :  مخفف بره است 5- سرکه از دسترنجِ خویش و تره - بهتر از نان دهخدا و بَره : اگر با دسترنج خودمان سرکه و تره بخوریم بهتر است که از سفرة کدخدا و ارباب دِه ف نان و کباب بره بخوریم. به داشته ها و دسترنجِ خود قانع باشیم   عمر بسیار ارزشمند و گران است. و با از دست دادن این گوهر ارزنده، داشته ها و دسترنجی بدست می آوریم. پس ، به داشته هامون قانع باشیم ، مگه چندبار زندگی میکنیم که با غم و تنهایی زندگی کنیم. از پیری سوال کردند چرا ناراحتی؟ گفت سُفالی را که ساخته بودم و عمری در آن غذا می خوردم شکست. گفتند مگر چقدر ارزش داشت. گفت قیمتش مهم نیست. عمرم را با آن گذرانده بودم. سعدی در این حکمت برای اینکه ما را به داشته ها و دسترنج خود قانع کند . دو مثال زده است. یکی مقایسه هدیه و خَلعت سلطان با لباس کهنه خود و دیگری طعام لذیذ و شاهانة دیگران با غذای اندک خود. با این مثالها می خواهد بگوید نباید داشته های خودمان را با دیگران مقایسه کنیم و رنج ببریم. مقایسه کردن داشته ها و دارایی خودمان با دیگران باعث احساس سرخوردگی میشود. سعی کنید روی اهداف و دستاوردهای خودمان متمرکز شوید نه اینکه آنها را با فرد دیگری مقایسه کنیم. هیچ فردی به این فشارها نیاز ندارد. انسان قانع به داشته های خود راضی است و لذا به مال دیگران چشم نمی دوزد و خود را بی نیاز از آن ها می داند و به همین دلیل است که بی نیازی از غیر،  فقط با قناعت حاصل می شود و بر همین اساس در برخی احادیث قناعت به گنجی تشبیه شده که تمامی ندارد. در حدیث معروفی که ملاصالح مازندرانی در شرح اصول کافی آورده است، می خوانیم: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَ ذَلَّ مَنْ طَمَعَ; کسی که قناعت پیشه کند (یعنی به داشته ها و دارایی خود قانع باشد)عزیز می شود، و کسی که طمع بورزد ذلیل خواهد شد[1]». اساساً پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بهترین امت خود را کسی می داند که بر داشته های خود قانع باشد. و عملا به این دانش و فهم رسیده باشد که بقول سعدی در این حکمت : « سرکه از دسترنجِ خویش و تره      بهتر از نان دهخدا و بَره »  خِیارُ اُمَّتی ، القانِـعُ  و شِرارُهُمُ  ، الطامِعُ [2].  بهترینان امّت من، قناعت کنندگان و بدترینان آنها، طمعکاران هستند.    و حضرت علی علیه السلام می فرماید خوشا به حال کسانی که به اندازه دارایی خود بقدر کَفاف راضی هستند. : طوبی لِمَن ذَکَرَ المَعادَ و عَمِلَ للحِسابِ و قَنِعَ بالکَفافِ [3] . خوشا به حال کسی که به یاد قیامت باشد و برای روز حساب کار کند و به قدر و اندازه کفاف زندگی قانع باشد . قدر کفاف همان است که سعدی آن را با «خرده انبان» بیان کرده و می گوید: « خوانِ بزرگان اگر چه لذیذ است، خردة انبانِ خود، به لذت تر.» --------------------------- پی نوشت ها :  [1] - شرح اصول کافی، ج 8، ص 181. [2] - ( کنز العمّال : ۷۰۹۵ ) [3] - ( نهج البلاغة : الحکمة ۴۴ )