گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:آن به که چون منی نرسد در وصال دوست تا ضعف خویش حمل کند بر کمال دوست

❈۱❈
آن به که چون منی نرسد در وصال دوست تا ضعف خویش حمل کند بر کمال دوست
رشک آیدم ز مردمک دیده بارها کاین شوخ دیده چند ببیند جمال دوست
❈۲❈
پروانه کیست تا متعلق شود به شمع باری بسوزدش سبحات جلال دوست
ای دوست روزهای تنعم به روزه باش باشد که در فتد شب قدر وصال دوست
❈۳❈
دور از هوای نفس، که ممکن نمی‌شود در تنگنای صحبت دشمن، مجال دوست
گر دوست جان و سر طلبد ایستاده‌ایم یاران بدین قدر بکنند احتمال دوست
❈۴❈
خرم تنی که جان بدهد در وفای یار اقبال در سری که شود پایمال دوست
ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست در پیش دشمنان نتوان گفت حال دوست
❈۵❈
بسیار سعدی از همه عالم بدوخت چشم تا می‌نمایدش همه عالم خیال دوست

فایل صوتی مواعظ غزل شمارهٔ ۱۲

تصاویر

کامنت ها

ابی
2016-08-31T02:40:26
«دور از هوای نفس، که ممکن نمیشوددر تنگنای صحبت دشمن، مجال دوست»از هوای نفس دوی کن زیرا که در تنگنای صحبت دشمن (هنگام وسوسه کردن شیطان) مجال و فرصت وصال دوست ممکن و میسر نمی شود.
ترابی
2016-01-09T13:56:21
روح سعدی صاحب شاد باد! که بندگان خداند"ج" را به روزه گرفتن صیقل روحی میدهد.
ترابی
2016-01-09T14:05:09
با تصحیح خداوند "جل جلاله"
امین کیخا
2013-04-24T13:12:08
سعدیا دمت گرم و تنت خرم باد