گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار راستی باید به بازی صرف کردم روزگار

❈۱❈
تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار راستی باید به بازی صرف کردم روزگار
هیچ دست آویزم آن ساعت که ساعت در رسد نیست الا آن که بخشایش کند پروردگار
❈۲❈
بس ملامتها که خواهد برد جان نازنین روز عرض از دست جور نفس ناپرهیزگار
گاه می‌گویم چه بودی گر نبودی روز حشر تا نگشتندی بدان در روی نیکان شرمسار
❈۳❈
باز می‌گویم نشاید راه نومیدی گرفت پیش انعامش چه باشد عفو چون من صد هزار
سعی تا من می‌برم هرگز نباشد سودمند توبه تا من می‌کنم هرگز نباشد برقرار
❈۴❈
چشم تدبیرم نمی‌بیند به تاریکی جهل جرم بخشا یا به توفیقم چراغی پیش دار
من که از شرم گنه سر برنمی‌آرم ز پیش سر به علیین برآرم گر تو گویی سر برآر
❈۵❈
گر چه بی‌فرمانی از حد رفت و تقصیر از حساب هر چه هستم همچنان هستم به عفو امیدوار
یارب از سعدی چه کار آید پسند حضرتت یا توانایی بده یا ناتوانی در گذار

فایل صوتی مواعظ غزل شمارهٔ ۳۲

تصاویر

کامنت ها

حسین عشیری
2013-03-07T18:52:41
بیت هفت مصرع 2:جرم بخشا هم به توفیقم چراغی پیش دار باید درست باشه،کاربرد دو علامت ندا برای ی منادا درست نیست
سید عسکر رئیس السادات
2019-05-10T07:22:42
سلامبخشایا درست نیست بین بخشا و یا باید فاصله باشد. جرم بخشا یا به توفیقم چراغی پیش دار
سید عسکر رئیس السادات
2019-05-10T07:34:34
در بیت اول مصرع دوم هم بعد باید ویرگول گذاشته شود بهتر است.چون می خواهد بگوید باید راستی پیشه کرد، اما من روزگار را به بازی و غفلت گذراندم