سعدی:هر روز باد میبرد از بوستان گلی مجروح میکند دل مسکین بلبلی
❈۱❈
هر روز باد میبرد از بوستان گلی
مجروح میکند دل مسکین بلبلی
مألوف را به صحبت ابنای روزگار
بر جور روزگار بباید تحملی
❈۲❈
کاین باز مرگ هر که سر از بیضه بر کند
همچون کبوترش بدراند به چنگلی
ای دوست دل منه که در این تنگنای خاک
ناممکن است عافیتی بیتزلزلی
❈۳❈
روییست ماه پیکر و موییست مشکبوی
هر لالهای که میدمد از خاک و سنبلی
بالای خاک هیچ عمارت نکردهاند
کز وی به دیر زود نباشد تحولی
❈۴❈
مکروه طلعتیست جهان فریبناک
هر بامداد کرده به شوخی تجملی
دی بوستان خرم و صحرای لالهزار
وز بانگ مرغ در چمن افتاده غلغلی
❈۵❈
و امروز خارهای مغیلان کشیده تیغ
گویی که خود نبود در این بوستان گلی
دنیا پلیست بر گذر راه آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی
❈۶❈
سعدی گر آسمان به شکر پرورد تو را
چون میکشد به زهر ندارد تفضلی
کامنت ها