گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:یاری آن است که زهر از قبلش نوش کنی نه چو رنجی رسدت یار فراموش کنی

❈۱❈
یاری آن است که زهر از قبلش نوش کنی نه چو رنجی رسدت یار فراموش کنی
هاون از یار جفا بیند و تسلیم شود تو چه یاری که چو دیگ از غم دل جوش کنی
❈۲❈
علم از دوش بنه ور عسلی فرماید شرط آزادگی آن است که بر دوش کنی
راه دانا دگر و مذهب عاشق دگر است ای خردمند که عیب من مدهوش کنی
❈۳❈
شاهد آن وقت بیاید که تو حاضر گردی مطرب آن گاه بگوید که تو خاموش کنی
سر تشنیع نداری طلب یار مکن مگست نیش زند چون طلب نوش کنی
❈۴❈
پای در سلسله باید که همان لذت عشق در تو باشد که گرش دست در آغوش کنی
مرد باید که نظر بر ملخ و مور کند آن تأمل که تو در زلف و بناگوش کنی
❈۵❈
تا چه شکلی تو در آیینه همان خواهی دید شاهد آیینهٔ توست ار نظر هوش کنی
سخن معرفت از حلقهٔ درویشان پرس سعدیا شاید از این حلقه که در گوش کنی

فایل صوتی مواعظ غزل شمارهٔ ۶۴

تصاویر

کامنت ها

شیلان شبلی
2015-05-05T20:50:57
با سلامبه نظر می رسد که در بیت سوم به جای- عسلی -باید -عملی- باشد.
ع.چاوش
2020-04-30T04:15:36
سلام خدمت مدیریت سایتبیت هفتم اشکال نگارشی دارد و به جای «تو» ، «ت» آمده:«پای در سلسله باید که همان لذت عشقدر ت باشد که گرش دست در آغوش کنی»لطفا اصلاح گردد. با سپاس
۷
2017-09-22T20:17:00
علم از دوش بنه ور عسلی فرمایدشرط آزادگی آنست که بر دوش کنیمیگوید اگر خواهد که تو را خوار کند(انگشت نما شوی) بپذیر و هیچ مگو که این آیین رادمردی است.
فرخ مردان
2017-06-18T07:47:00
@شبلانهمان "عسلی" درست است: پارچه/شال به علامت یهودی بودن. میگه اگر یار گفت علم اسلام رو زمین بگذار و علامت کفر رو بر شانه بنداز، باید که انجام بدی.