صادق سرمد:شهریا را بگو دگر نکشند زانچه کشتند بیشتر نکشند
❈۱❈
شهریا را بگو دگر نکشند
زانچه کشتند بیشتر نکشند
بس بود انچه پیش از این کشتند
بازگو بعد ازین دگر نکشند
❈۲❈
تو بشر دوستی ومی دانی
که بشر دوستان بشر نکشند
گرچه خیر بشر به دفع شر است
بشر از بهر دفع شر نکشند
❈۳❈
من زقلب تو اگهی دارم
که تو خواهی که یکنفر نکشند
ما که ضد رژیم کشتاریم
دوست داریم بی ثمر نکشند
❈۴❈
کشتن بی شمار بی ثمر است
حکم فرما که بی ثمر نکشند
می کشند از سران شر و فساد
ولی البته سر بسر نکشند
❈۵❈
این جگرگوشگان پدر دارند
پیش چشم پدر پسر نکشند
این پدر کشتگان پسر دارند
پیش چشم پسر پدر نکشند
❈۶❈
اصل فتنه بود فساد محیط
فتنه تا هست فتنه گر نکشند
فاسد ار کشتنی بود برگوی
که چرا دزد سیم و زر نکشند؟
❈۷❈
دزد بدتر زخائن است، از چیست
دزد از خائنان بتر نکشند؟
کشتن خائن وطن چه ثمر
دزد مال وطن اگر نکشند؟
❈۸❈
این خیا نت اثر از ان دزدی است
تا مؤثر بود اثر نکشند
شجر ظلم بار کفر آرد
بار با قی است تا شجر نکشند
❈۹❈
ریشۀ ظلم با ید از بن کند
ریشه تا هست برگ وبر نکشند
کامنت ها