صادق سرمد:گرچه از هر ماتمی خیزد غمی فرق دارد ماتمی تا ماتمی
❈۱❈
گرچه از هر ماتمی خیزد غمی
فرق دارد ماتمی تا ماتمی
ای بسا کس مرد و کس آگه نگشت
از حیاتش مبدأ ای تا مختمی
❈۲❈
وی بسا کس مرد و در مرگش نسوخت
جز دل یک چند یار همدمی
لیکن از فقدان یک مرد بزرگ
عالمی گرید به مرگ آدمی
❈۳❈
عالمی افسرده است و سوکوار
چون بمیرد برگزیده عالمی
لا جرم در مرگ مردان بزرگ
گفت باید:«ای دریغا عالمی!»
❈۴❈
گرچه پیش جمع استیلای فرد
قطرهای باشد به پیش قلزمی
لیک فردی را که مِثل و جُفت نیست
جمع باید خواند و جمع معظمی
❈۵❈
چون بمیرد ملتی را پیشوای
ملتی میرد به مرگ مؤلمی
پیشوای ملت هندوستان
کشته شد با تیر وحشی مردمی
❈۶❈
مردمی همچون بهائم در ضلال
وز بهائم در ضلالت بلهمی
ای دریغا محرمی از اهل راز
جان سپرد از حربۀ نا محرمی
❈۷❈
کشور هندوستان را پی شکست
کاوفتاد از پای رکن معظمی
ریخت از بنیان استقلال هند
سقف ستواری، ستون محکمی
❈۸❈
همت او هند را آزاد کرد
تا به آزادی فرازد پرچمی
کشتن وی کشتن یک تن نبود
کان نه یک تن بود و او را دوّمی
❈۹❈
گرچه شمس است اختری از اختران
پیش نجمش کس نبیند انجمی
این همه مردم که بینی قاعدند
چون نکو بینی نبینی قائمی
❈۱۰❈
قائم بالغیر را قائد مخوان
کز قیامش هر نفس زاید غمی
قائم بالذات مردان حقند
که نیاسایند از خدمت دمی
❈۱۱❈
می خرند از بهر جان خود بلا
تا رهد خلق از بلای مبرمی
می کشند آزارِ ارباب ستم
تا ستم دیگر نراند ظالمی
کامنت ها