گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دیدن تازه خطان شاهد بالغ نظری است واله آیه رحمت نشدن بی بصری است

❈۱❈
دیدن تازه خطان شاهد بالغ نظری است واله آیه رحمت نشدن بی بصری است
بر خود از خجلت آن موی میان می پیچد مور هر چند که مشهور به نازک کمری است
❈۲❈
ناله من چه کند با تو که شور محشر کوه تمکین ترا قهقهه کبک دری است
چون دل از دامن صحرای جنون بردارم؟ من که هر موج سرابم به نظر بال پری است
❈۳❈
بر دل من که زبی همنفسی غنچه شده است نفس سوخته عشق نسیم سحری است
همچو خورشید به یک چشم جهان را دیدن نیست از نقص بصیرت که ز روشن گهری است
❈۴❈
از بصیرت نبود خرج تماشا گشتن چشم پوشیدن از اوضاع جهان دیده وری است
ساده لوحان حریصش به گره می بندند گر چه چون ریگ روان خرده جانها سفری است
❈۵❈
هر کمالی است در اینجا به زوال آبستن تیغ خود را چو سپر کرد مه نو سپری است
نیست ممکن که نلرزد ز شکستن بر خویش شیشه هر چند که در کارگه شیشه گری است
❈۶❈
این که از شهپر طاوس مگس ران سازند در زمین سیه هند، گل جلوه گری است
صائب از داغ غریبی به وطن می سوزد همچو یعقوب مقیمی که عزیزش سفری است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها