صائب تبریزی:دست در دامن اندیشه زدن نادانی است ساحلی دارد اگر بحر جهان حیرانی است
❈۱❈
دست در دامن اندیشه زدن نادانی است
ساحلی دارد اگر بحر جهان حیرانی است
باعث گردش افلاک که می داند چیست؟
قسمت عقل ازین دایره سرگردانی است
❈۲❈
تا به خار و خس ما بی سر و پایان چه رسد
کشتی نوح درین قلزم خون طوفانی است
دل بیتاب ندانم که کجا می باشد
گوهر پاک غریب وطن از غلطانی است
❈۳❈
نرسد حسن به درددل صد پاره ما
قسمت طفل ز اوراق، ورق گردانی است
دل آگاه نگردد به عزیزی خرسند
بر سر تخت همان یوسف ما زندانی است
❈۴❈
حرص نان بیشتر از ریزش دندان گردد
که صدف کاسه دریوزه ز بی دندانی است
صائب از لاله عذاران به نگه قانع باش
که صبا محرم گلها ز سبک جولانی است
کامنت ها