صائب تبریزی:خلوت آینه را طوطی غمازی هست هر کجا روی نهادیم سخنسازی هست
❈۱❈
خلوت آینه را طوطی غمازی هست
هر کجا روی نهادیم سخنسازی هست
نیست مجنون وفادار مرا پای گریز
ورنه چون زور جنون سلسله پردازی هست
❈۲❈
چشم نظارگیان تاب ندارد، ورنه
دل تاریک مرا آینه پردازی هست
از نفس های پریشان غبارآلودم
می توان یافت که در سینه سبکتازی هست
❈۳❈
فیض سر رشته امید عمومی دارد
در حریمی که نگاه غلط اندازی هست
دامن گل نشود زخمی سر پنجه خار
گلستانی که در او شعله آوازی هست
❈۴❈
انتظار جگر سوختگان سنگ ره است
ورنه ما را چو شرر رخصت پروازی هست
تا نبارد به سرش تیغ، دهن نگشاید
چون صدف در دل هر کس گهر رازی هست
❈۵❈
روی برتافتن از سیلی غم بیجگری است
ورنه چون رنگ، مرا شهپر پروازی هست
چون شرر آمدن و رفتن ما هر دو یکی است
ما چه دانیم که انجامی و آغازی هست
❈۶❈
حیف باشد که درین دشت شکاری نکند
هر که را قوت سرپنجه شهبازی هست
از نواهای جگرسوز تو صائب پیداست
که ترا در دل صد پاره نواسازی هست
کامنت ها