گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟ هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت

❈۱❈
این چه حرف است که در عالم بالاست بهشت؟ هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت
باده هر جا که بود چشمه کوثر نقدست هر کجا سرو قدی هست دو بالاست بهشت
❈۲❈
دل رم کرده ندارد گله از تنهایی که به وحشت زدگان دامن صحراست بهشت
از درون سیه توست جهان چون دوزخ دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
❈۳❈
دارد از خلد ترا بی بصریها محجوب ورنه در چشم و دل پاک مهیاست بهشت
هست در پرده آتش رخ گلزار خلیل در دل سوختگان انجمن آراست بهشت
❈۴❈
عمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشت نشد آگاه که در ترک تمناست بهشت
صائب از روی بهشتی صفتان چشم مپوش که درین آینه بی پرده هویداست بهشت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهبد طاهری
2015-09-16T13:15:20
همونطور که آقای راوند گفتن مصراع دوم بیت اول نادرست استهرکجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
غلامرضا راوند
2014-11-29T02:07:15
وزن مصرع دوم بیت اول درست نیست. هرکجا بخت خوش افتاد همانجاست بهشت
امیر
2016-03-12T09:07:04
مصرع اول بیت چهرم دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود
اشکان صفری
2016-01-02T10:37:09
سلام طبقه گفته آقای راوند مصرع دوم باید اصلاح شود.ممنونم عالی بود.
حسنعلی رضائی
2019-11-28T08:18:30
با سلام و احترامبا توجه به محتوای مصراع ها و کل غزل منظور شاعر نه تنها ترک لذت نیست بلکه او راه دستیابی به لذت را گوشزد کرده است که به صرف آرزو نمی توان به لذت های بهشتی دست یافت بلکه برای نیل به آنها باید همت و تلاش به خرد داد. «أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّی؟... لَیسَ لِلإْنْسانِ إِلاّ ما سَعَی»(النجم: 24 و 39).
امین بهمنی
2019-12-01T08:44:17
با سلام و عرض ادب و احترام بخشی ازنیازهای ما،تابع فیزیولوژی ماست،و بخشی ازخواسته های فیزیولوژیکی مامتاثر ازپردازش ذهنی ماست دراینکه انسان امروزی مدتهاست بخاطربرخورداری ازمواهب جدید ودستاوردهای تکنولوژی بشکلی نیمه خودآگاه تغییر رویکرد داده است وبیشتربدنبال لذتهای سطحی وناپایدارست،قابل توجه است، بطوریکه بخش فرهنگی سازمان ملل، بزرگترین معضل بشری درقرن بیستم رامشکل معنویت قلمدادکرد. واینکه انسان نه بارهبانیت بلکه بامعنویت و تکیه برادراکات حسی مبتنی بر فطرت خویش میتواندبه رستگاری نائل آید،شیوه ای اثبات شده است .....
امین بهمنی
2019-12-01T09:07:21
هرکجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت..... وبقول دوست و استاد گرانقدرم جناب آقای غلامرضا شهبازی : جالب اینجاست،خوب وبد،زشت وزیبا، آرامش وبیقراری،و...وجودندارد، این ذهن داستان ساز ماست که ما را متعادل و یا از تعادل خارج میکند.
اباذر ترابی
2020-02-27T00:55:39
این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت،،،،،،،،،هر کجا نام حسین است آنجاست بهشت
ایرانی
2019-05-26T00:35:18
عمر زاهد به سر آمد به تمنای بهشتنشد آگاه که در ترک تمناست بهشت
امیر اسحاقی
2019-04-13T08:52:32
سلام خدمت همه دوستانبنظرم مفهوم کاملا گویا و روان چرا خورده میگیرید از این همه سخن زیبا که هر کدام یک کتاب کامل
محسنی
2021-02-16T12:39:49
تعجب دارم از عزیزی که غلط املایی و پرتکرارِ "ه" اضافی (به جای کسره برای دو کلمه که به یکدیگر ربط داده می شوند) را در این صفحه تکرار فرموده است. طبقه به جای طبقِ و باعث اشتباه در درک منظورشان می شود. احتمالا اشتباه تایپی ست.
د.شرفی
2017-08-20T10:02:28
دوزخ از تیرگٖی بخت درون من و توستدل اگـر تیره نباشـد همه دنیاست بهشتبه نظزرم بیت چهارم اینجوری بهم خوش آواتره و هم وزنش بهتر
مسلم
2017-01-30T20:53:11
عرض سلام و احترام عمر زاهد همه طی شد به تمنای بهشت اوندانست که در ترک تمناست بهشت
روفیا
2017-02-01T21:33:28
نیکو گفتید دوست جانو حق مطلب را به جا آوردید!
روفیا
2017-01-31T09:47:48
اگر لذت ترک لذت بدانیدگر شهوت نفس لذت نخوانیاین باور رهبانی چندان با دانش انسان شناسی امروز همخوانی ندارد. تنها کسی می تواند چنین چیزی را ادعا کند که ابتدا طعم لذت یا شهوت را چشیده باشد و نیازش مرتفع شده باشد. بسیار دور از واقع بینی است که به انسان گرسنه یا جوانی که نیاز جنسی اش برای سال ها برطرف نشده است بگوییم :اگر لذت ترک لذت بدانی دگر شهوت نفس لذت نخوانی بعد از ارضاء گرسنگی هم که ترک خوردن شاهکار نیست! این پیامد به طور طبیعی روی می دهد!! امروز می گویند انسانی که نیازهای فیزیولوژیک او بی پاسخ مانده است نمی تواند به مراتب بالاتری از رشد و تکامل نایل آید. اگر آدمی راستی گرسنه باشد و از خوردن پرهیز کند قوای جسمی و فکری اش تحلیل خواهد رفت.
نادر..
2017-01-31T18:33:46
دوست عزیز، روفیااشاره جالبی داشتید به "نیاز"پاسخ دادن به نیازها کاملا منطقی است، و چه نیکوست که با لذت همراه است.سئوال اینجاست که نیازهای انسان چیست و چه مراتبی دارد؟ نیازهای انسان با رشد عقل و معرفتش تنوع یافته و شکلهای عالی تری به خود می گیرد که به تناسب، پاسخ به آنها نیز لذتی به مراتب عالی تر خواهد داشت ..بیشتر به توجه بر این تفاوت ها تاکید شده است و نه بی اهمیت شمردن نیازهای ابتدایی تر از جمله نیازهای فیزیولوژیک که همه آگاهیم نیازهایی دائمی بوده و رسیدگی مناسب به آنها لذت بخش - هرچند زودگذر - است.می توان در این مرحله توقف نموده، با ترفندهایی لذت ناشی از پاسخ به آنها را مثلا با ایجاد تنوع، ارتقاء داد.. و یا به صورتی متعادل، به نیازهای عالی تر وجود نیز توجه داشت و آنگاه در درون خویش میزان ارزشمندی هر یک را سنجید..
پریشان روزگار
2017-01-31T19:13:06
دوستان فراموش نفرمایید که که شاعر در بیت تخلص به قول معروف ؛ بند را آب داده است!!صایب از روی بهشتی صفتان چشم مپوش!! چه در آََیینه رخ این زیبا یان بهشت راستین هویداست!
مسافر
2018-09-20T21:11:31
در تایید صحبت دوستان در باب موضوع نیاز، باید یادآور شد که نیازهای فیزیولوژیک برای آماده کردن جسم یا همان مرکب برای ماموریت اصلی است که آن نیز طی کردن راه کمال است. اگر توجه به نیازهای فیزیولوژیک در خدمت راه کمال باشد، موجب رشد و پیشرفت است و اگر به دل مشغولی و هدف اصلی زندگی تبدیل شود، به بیراهه رفتن است. مانند فردی که فقط مشغول رسیدن به هیکل و فیزیک بدنی خود است و غافل از توجه به جنبه های دیگر زندگی. یا مانند فردی که هر لحظه مشغول آراستن و رسیدن به ماشین خود است و دریغ از کوتاه ترین سفر با آن وسیله.
حمید رضا ایرج
2018-07-05T10:17:22
سلامحاشیه های نوشته شده خیلی خوب و مفید هستند درباره ترک لذت که عرفا و شعرا نوشتند منظور عادت کردن به زندگی با لذت و بنوعی وابسته شدن به این لذات برای ادامه زندگی هستش. اینکه لذات هدف نهایی و غایی انسان باشه و این یعنی گرفتاری و توقف در سیر بسوی خداست. مشغول شدن بلذت در حد رفع نیاز طبیعی خیلی هم خوب و عقلانیست اما غرق شدن در این لذات متل حبس شدن در قفس هست و بیماری
آرش
2022-10-14T15:59:53.3557759
بسیار زیبا بود
آرش
2022-10-14T16:00:48.9762773
دقیقا  
مهر و ماه
2023-03-22T03:35:27.9315948
ترک تمنا به معنای ترک برخورداری نیست ترک برخورداری که خود تمنایی دیگر است   در پی برخورداری بودن، یا پرهیز از برخورداری، هر دو ناآگاهی هایی مشابه هستند امیال را دنبال کردن تمناست مقابله با امیال، خودْ تمنایی دیگر است   در عمق بهشت تنها شاهد بودن هست که رخ میدهد و چه برخورداری بالاتر از شهود و بی خویشی؟ یک جرعه ازین شراب، لذیذ ترین نوشیدنی هاست برای شاهد، نه تمنای بهره‌مندی هست و نه تمنای پرهیز بلکه هر چه با عشق و شهود و بی خویشی پیش آید، راه در لحظه همان است... در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست...   منظور شاعر، پرهیز از تمنا، برای طی طریق کمال و رسیدن به بهشت نیست منظور یافتن نسبتی مناسب در میان بهره‌مندی از نعمت و چشم فروبستن بر نعمت نیست پرهیز از تمنا، مسیر بهشت نیست خود بهشت است و ما مرتباً به بهشت ورود میکنیم، که حقیقت ساده ی ماست، و به اراده ی 'خود' از او خارج میشویم پس از مرگ نیست این ورود و خروج ها بلکه اکنون، لحظه ی حال، خود پس از همه ی رخداد هاست! اینجا نهایت همه ی نهایت هاست اکنون پس از مرگ ها و تولد هاست...   بهشت، همان ترک تمنا، بی خویشی، و رهایی از من های توهمی است بهشت خیالی و رویایی هر یک از ما، جایی است پر از نیاز ها و پر از برآورده شدن نیاز ها؟ شاید... اما بهشت رویایی تر جاییست که نیازی و برآورده شدنی درو نیست... نیازی به ابراز نیاز نیست نیازی به برآورده شدن نیست و این بهشت، اکنون نقد شونده هست نه پس از طی طریق کمال یا پس مرگ یا در پس زمان ها...   جان‌مایه ی سخن شعرای واصل، که مشابه نیست با همان برساخته های مدعیان و پرهیزگاران ظاهر پرست و خیال پرست و آینده پرست... ساده باشیم، اما نه ساده لوح...
vafa
2023-04-04T00:30:50.7471452
در بیت اول، مصرع دوم، خوشی وحده‌ست یا نکره؟  و آیا بیت چهارم اینطور خوانده میشه: از درونِ سیهِ توست، جهان چون دوزخ؟ در واقع اگر اشتباه نکنم منظور اینه که به خاطر باطن تیره‌ی توئه که جهان رو هم تیره می‌بینی.