صائب تبریزی:عبیر زلف به جیب صبا نباید ریخت به چشم بی بصران توتیا نباید ریخت
❈۱❈
عبیر زلف به جیب صبا نباید ریخت
به چشم بی بصران توتیا نباید ریخت
به زود، باده به اهل ریا نباید داد
به خاک شوره زار بقا نباید ریخت
❈۲❈
ز سوز دل پر و بال من است زخم زبان
چو برق، خار مرا پیش پا نباید ریخت
به سخت رویی گردون صبور باید بود
وگرنه دانه درین آسیا نباید ریخت
❈۳❈
خراب حالی قصر حباب می گوید
که رنگ خانه ز دریا جدا نباید ریخت
ز بی بضاعتی خویش آب خواهی شد
ز دل برون غم خود پیش ما نباید ریخت
❈۴❈
دلیل عزت اهل سخن همین کافی است
که خرده های قلم زیر پا نباید ریخت
چو ماه مصر، سخن را عزیز باید داشت
گهر چو آبله در دست و پا نباید ریخت
❈۵❈
بس است روزی طوطی شکرزبانی خویش
شکر به صائب شیرین نوا نباید ریخت
کامنت ها