صائب تبریزی:کباب شد دلم از بویش این شراب کجاست؟ شکست در جگرم شیشه این گلاب کجاست؟
❈۱❈
کباب شد دلم از بویش این شراب کجاست؟
شکست در جگرم شیشه این گلاب کجاست؟
نه شب شناسد و نه روز ابر، حیرانم
که چشم روزن من محو آفتاب کجاست؟
❈۲❈
عنان گسسته ز صحرا و دشت می گذرد
دل رمیده من موجه سراب کجاست؟
پلی است در گذر سیل حادثات فلک
درین قلمرو سیلاب، وقت خواب کجاست؟
❈۳❈
مقام فقر و فنا جای خودفروشی نیست
متاع خویش ندانسته ای که باب کجاست
فتاد دم به شمار و تو از سیاه دلی
به فکر خویش نمی افتی، این حساب کجاست؟
❈۴❈
ز کار رفته سزاوار زخم کاری نیست
به من که رفته ام از هوش، این عتاب کجاست؟
هزار جان عوض بوسه ای ز مشتاقان
ستانی و نشماری یکی، حساب کجاست؟
❈۵❈
روی به خانه آیینه بی طلب هر دم
کناره از دل روشن کنی، حجاب کجاست
نه بوسه است جواب سلام تا ندهند
گره به گوشه ابرو زدن جواب کجاست؟
❈۶❈
درین خرابه کمر باز می کند سیلاب
به گوشه دل ویرانم این شتاب کجاست؟
ز بس که حسن تو سر تا به پا گلوسوزست
نیافتم که دل خونچکان کباب کجاست
❈۷❈
ز جوش فکر تو صائب جهان به وجد آمد
سیاه مستی کلک تو از شراب کجاست؟
کامنت ها