گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:شکستگی دل از دیده ترم پیداست به سنگ خوردن مینا ز ساغرم پیداست

❈۱❈
شکستگی دل از دیده ترم پیداست به سنگ خوردن مینا ز ساغرم پیداست
دهان زخم بود ترجمان تیغ خموش ز جوی شیر چو فرهاد جوهرم پیداست
❈۲❈
ز ناتوانی من خامه می گزد انگشت که رگ ز صفحه تن همچو مسطرم پیداست
نشد نهفته ز تن داغهای پنهانم همان ز گرد، سیاهی لشکرم پیداست
❈۳❈
چنان که شمع نماید ز پرده فانوس برون ز نه صدف چرخ گوهرم پیداست
چو بوریاست ز پهلوی خشک بستر من قماش خواب ز نرمی بسترم پیداست
❈۴❈
به غیر موی سر خود مرا کلاهی نیست گذشتن از سر دنیا ز افسرم پیداست
به حلم دوست دلیل است خواب غفلت من بهم نخوردن دریا ز لنگرم پیداست
❈۵❈
اگر چه بحر گرانمایه است دایه من همان غبار یتیمی ز گوهرم پیداست
ز کاسه سر منصور باده می نوشم عیار حوصله من ز ساغرم پیداست
❈۶❈
ز گرد خوان فلک زله ای که من بستم چو ماه عید ز پهلوی لاغرم پیداست
نهان چگونه کنم فیض کنج عزلت را؟ که فتح باب ز نگشودن درم پیداست
❈۷❈
ستاره سوخته ای همچو من ندارد عشق که روز روشن از افلاک اخترم پیداست
توان ز گریه من یافت درد من صائب شکوه بحر ز سیمای گوهرم پیداست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها