صائب تبریزی:حضور عالم ایجاد در قرار دل است سفر اگر همه یک منزل است بار دل است
❈۱❈
حضور عالم ایجاد در قرار دل است
سفر اگر همه یک منزل است بار دل است
فغان که دیده جوهرشناس نیست ترا
وگرنه گوهر مقصود در کنار دل است
❈۲❈
بهار در گره غنچه گوشه گیر شده است
نشاط روی زمین جمع در حصار دل است
زمین نشانه پایی است زان سبک جولان
سپهر غاشیه بردار شهسوار دل است
❈۳❈
درین قلمرو عبرت اگر شکاری هست
کز او شکفته شود دل، همین شکار دل است
همان ز پرده چو نور نگاه سیارست
اگر چه عالم اسباب پرده دار دل است
❈۴❈
تمیز نیک و بد نقش، کار آینه نیست
ز اختیار برون رفتن اختیار دل است
درین حدیقه گل از زندگی کسی چیند
که تار و پود حیاتش ز خار خار دل است
❈۵❈
چه نعمتی است که افسردگان نمی دانند
که داغهای جگرسوز لاله زار دل است
غرض ز خوردن می تلخ کردن دهن است
وگرنه خون جگر آب خوشگوار دل است
❈۶❈
دل شکسته به دست آر کز ریاض جهان
همیشه سبز صنوبر به اعتبار دل است
درین جهان پر آشوب اگر حصاری هست
کز اوست فتنه حصاری، همین حصار دل است
❈۷❈
نظر سیاه مگردان به عمر جاویدان
که سرو کوتهی از طرف جویبار دل است
غم حواس چو تن پروران مخور صائب
که برگریز بدن، جوش نوبهار دل است
کامنت ها