گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:هنوز خنده ازان لب بدر نیامده است نمک به پرسش داغ جگر نیامده است

❈۱❈
هنوز خنده ازان لب بدر نیامده است نمک به پرسش داغ جگر نیامده است
تو ذوق از سر جان خاستن چه می دانی؟ که نامه بر ز درت بیخبر نیامده است
❈۲❈
رساند صبح قیامت به زلف شب مقراض هنوز روز سیاهم بر نیامده است
چگونه دانه ما سر برآورد از خاک؟ هنوز مو ز کف دست بر نیامده است
❈۳❈
چه حاجت است به تکلیف، خانه خانه اوست مگر به خانه دل، غم دگر نیامده است؟
امید بوسه ازان لب ز تنگ چشمی ماست شرر ز آتش یاقوت برنیامده است
❈۴❈
(عبث حباب به ساحل دو چشم دوخته است ازین محیط کسی زنده برنیامده است)
(چسان میان کمر بستگان ستاده شویم؟ چو شمع گریه ما تا کمر نیامده است)
❈۵❈
(دلیر می روی از پی سیاه چشمان را کتاره نگهت بر جگر نیامده است)
(دلت به گریه خونین ما نمی سوزد به چشم آبله ات نیشتر نیامده است)
❈۶❈
(به ما که مردم آزاده ایم طعنه مزن که سنگ بر شجر بی ثمر نیامده است)
اگر چه فکر تو صائب گذشته است از چرخ هنوز طب به معراج بر نیامده است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها