گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:میی که درد ندارد صفای درویشی است گلی که رنگ نبازد لقای درویشی است

❈۱❈
میی که درد ندارد صفای درویشی است گلی که رنگ نبازد لقای درویشی است
نسیم پیرهن یوسف از تهیدستی خجل ز نافه پشمین قبای درویشی است
❈۲❈
به سوزنم نتوان دوخت بر لباس حریر دلم ربوده آهن ربای درویشی است
دلم ز سیل حوادث نمی رود از جای به کوه، پشت من از متکای درویشی است
❈۳❈
شعاع مهر که تیغش به ابر می ساید اتاقه سر خورشید سای درویشی است
هزار تنگ شکر خواب در بغل دارد چه راحت است که با بوریای درویشی است
❈۴❈
غبار حادثه در خلوتش ندارد راه دلی که آینه دانش ردای درویشی است
چرا به مشعل زرین شاه رشک برد؟ چراغ زنده دلی در سرای درویشی است
❈۵❈
ز چنگ نعمت الوان خرید خون مرا چه لذت است که با شوربای درویشی است
ز نغمه سنجی داود، گوش می گیرد دلی که حلقه به گوش نوای درویشی است
❈۶❈
شمیم نافه ز پشمینه پوشی فقرست حلاوت شکر از بوریای درویشی است
نفس گداخته خود را به گوشه ای برسان که حب جاه چو سگ در قفای درویشی است
❈۷❈
کجا به خرقه شود حاصل آشنایی فقر؟ خوشا کسی که به دل آشنای درویشی است
خمیر صاف نهادان قدس را مالید اگر چه طینت آدم ز لای درویشی است
❈۸❈
به رستگاری جاوید چون ننازد فقر؟ محمد عربی رهنمای درویشی است
من شکسته زبان مدح فقر چون گویم؟ زبان معجزه مدحتسرای درویشی است
❈۹❈
سخن رسید به نعت رسول حق صائب ببوس خاک ادب را که جای درویشی است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها