گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:همان زمانکه فلک تیغ بر میان تو بست گرفت صبح سر آفتاب را به دو دست

❈۱❈
همان زمانکه فلک تیغ بر میان تو بست گرفت صبح سر آفتاب را به دو دست
بس است سوختگان را اشاره ای، که شود به یک پیاله گل صد هزار بلبل مست
❈۲❈
مشو ز پیر خرابات دور در هر حال که تیر تاز کمان شد جدا، به خاک نشست
چها کند به سبوی شکسته بسته من میی که شیشه افلاک را به زور شکست
❈۳❈
نشاط یکشبه دهر را غنیمت دان که می رود چو حنا این نگار دست به دست
میان شیشه و سنگ است خصمی دیرین دل مرا و ترا چون توان به هم پیوست؟
❈۴❈
کسی ز سیر مقامات کام دل برداشت که همچو نی کمر خویش در دمیدن بست
چو دوختی ز جهان چشم، فکر رزق مکن که باز بسته نظر را دهند طعمه به دست
❈۵❈
همیشه بر سر چشم جهان بود جایش توند آن که چو ابرو به هم دو مصرع است
کند درست به حرفی شکسته ما را کسی که توبه ما را به یک اشاره شکست
❈۶❈
کراست زهره دم از سرکشی زند با من؟ که پیش سیل بود قصرهای عالی پست
مکن به خانه گل روزگار خود ضایع ترا که دست به تعمیر خانه دل هست
❈۷❈
درین چمن دل هر کس که صاف شد صائب به آفتاب چو شبنم رسید دست به دست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2015-02-14T22:58:53
بیت 9غلط: تونددرست: تواند
عشق ِ صائب
2014-11-30T10:31:50
بیت سوم در دیوان صائب:کند به حرف درستی شکسته ما راکسی که توبه ما را به یک اشاره شکست