صائب تبریزی:کسی که بوی شراب از کدو تواند شست ز کاسه سر خود آرزو تواند شست
❈۱❈
کسی که بوی شراب از کدو تواند شست
ز کاسه سر خود آرزو تواند شست
ز دست بسته، گره گر گشاده می گردد
مرا غبار غم از دل سبو تواند شست
❈۲❈
سیاهی از دل شب، دیدنش برد چون شمع
به آب دیده خود هر که رو تواند شست
رسد به دامن خورشید دست آن شبنم
که دل ز عالم پر رنگ و بو تواند شست
❈۳❈
ترا احاطه نکرده است آنچنان غفلت
که گرد خواب ز رویت وضو تواند شست
مرا ز طبع روان هم گشاده گردد دل
ز سبزه زنگ اگر آب جو تواند شست
❈۴❈
دل و زبان منافق یکی شود با هم
به هر دو دست اگر گربه رو تواند شست
برون ز طبع کهنسال، حرص را نبرد
اگر چه شیب، سیاهی ز مو تواند شست
❈۵❈
درین بساط به جز شربت شهادت نیست
میی که تلخ مرگ از گلو تواند شست
به حرف و صوت نگردد ز زنگ آینه پاک
چه غم ز خاطر من گفتگو تواند شست؟
❈۶❈
اگر چه گریه من شست نقش از دل سنگ
نشد که از دل من آرزو تواند شست
نشد ز گریه دلم را گشایشی صائب
به اشک، شمع چه زردی ز رو تواند شست؟
کامنت ها