گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:مپوش چشم ز رخسار همچو جنت دوست که نور چشم فزاید صفای طلعت دوست

❈۱❈
مپوش چشم ز رخسار همچو جنت دوست که نور چشم فزاید صفای طلعت دوست
به سیم قلب خریده است ماه کنعان را کسی که هر دو جهان را دهد به قیمت دوست
❈۲❈
نهال عمر ابد با کمال رعنایی گل پیاده نماید، نظر به قامت دوست
ازان به خاک برابر نموده ام خود را که خاکسار نوازست ابر رحمت دوست
❈۳❈
کمر به خدمت من بسته اند عالمیان ازان زمان که کمربسته ام به خدمت دوست
چو خون مرده نیاید به کار زنده دلان شبی که زنده ندارند در محبت دوست
❈۴❈
چرا ز دامن صحرا به حی روم صائب؟ مرا که نیست چو مجنون دماغ صحبت دوست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها