صائب تبریزی:به می طرف شدن آیین هوشیاران نیست به قلب شعله زدن کار نی سواران نیست
❈۱❈
به می طرف شدن آیین هوشیاران نیست
به قلب شعله زدن کار نی سواران نیست
به روز ابر، زر مطربان به باده دهید
که هیچ نغمه تر چون صدای باران نیست
❈۲❈
عجب که آتش دوزخ به خویشتن گیرد
دلی که سوخته آتشین عذاران نیست
به بیقراری دل وا شده است دیده ما
سپند در نظر ما ز بیقراران نیست
❈۳❈
چو گردباد نگردم به گرد خود، چه کنم؟
درین زمانه که گردی ز خاکساران نیست
سخن به بال هوادار اوج می گیرد
وگرنه ناله قمری کم از هزاران نیست
❈۴❈
همیشه ابرتری هست در نظر صائب
خرابه دل ما بی هوای باران نیست
کامنت ها