صائب تبریزی:ز بوی زلف تو باغ آنچنان معطر گشت که خاک مشک تر و داغ لاله عنبر گشت
❈۱❈
ز بوی زلف تو باغ آنچنان معطر گشت
که خاک مشک تر و داغ لاله عنبر گشت
ز شرم سبزه خط تو، طوطی خوش حرف
چو مغز پسته نهان در میان شکر گشت
❈۲❈
دگر به حال جگرتشنگان که پردازد؟
که خط پشت لبت پرده دار کوثر گشت
ز طوق فاختگان نام سرو حلقه کنند
در آن چمن که نهال تو سایه گستر گشت
❈۳❈
توان ز وقت خوش نقطه دهان تو یافت
که آفتاب جمال تو ذره پرور گشت
کناره گیر ز مردم، صفای وقت ببین
که قطره گوشه گرفت از محیط، گوهر دشت
❈۴❈
زبان تیغ ز سنگ فسان دراز شود
ز بردباری من آسمان ستمگر گشت
مرا به دفتر بال هما فریب مده
که در خرابه نم این رساله ابتر گشت
❈۵❈
به هر چه می رسد از رزق، سازگاری کن
که هر که ساخت به سد رمق، سکندر گشت
چه چاشنی به سخن داد خامه صائب؟
که قند در نظر طوطیان مکرر گشت
کامنت ها