گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ز زخم تیغ زبان هوش من بلندی یافت ز نیش، چاشنی نوش من بلندی یافت

❈۱❈
ز زخم تیغ زبان هوش من بلندی یافت ز نیش، چاشنی نوش من بلندی یافت
نفس به سینه صبح سخن گره شده بود چو مشرق این علم از دوش من بلندی یافت
❈۲❈
ز عشق آتشی افتاد در وجود مرا که سقف نه فلک از جوش من بلندی یافت
درین ریاض من آن قمریم که قامت سرو ز تنگ گیری آغوش من بلندی یافت
❈۳❈
به شیشه خانه افلاک می زند خود را چنین که خشت خم از جوش من بلندی یافت
مرا ز دیده بندگان مکن بیرون که حلقه فلک از گوش من بلندی یافت
❈۴❈
ز خواب بیخبران گشت چشم من بیدار ز مستی دگران هوش من بلندی یافت
هزار عقده دل چون نسیم صبح گشود دمی که از لب خاموش من بلندی یافت
❈۵❈
نبود هوش مرا تا خبر ز خویشم بود ز فیض بیخبری هوش من بلندی یافت
یکی هزار شد از بند، عشق پنهانم ز کاوش آتش خس پوش من بلندی یافت
❈۶❈
ز هر زمین که غباری بلند شد صائب به قصد آینه هوش من بلندی یافت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محسن حیدرزاده جزی
2018-09-07T21:39:50
در بیت ششم دایرۀ بندگان درست است .