گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دلم ز گریه مستانه هم صفا نگرفت فغان که آب شد آیینه و جلا نگرفت

❈۱❈
دلم ز گریه مستانه هم صفا نگرفت فغان که آب شد آیینه و جلا نگرفت
نیامد از ته حرف شکوه ام به زبان شرر ز آتش آسوده ام هوا نگرفت
❈۲❈
کجا به مردم بیگانه انس می گیرد؟ رمیده ای که سلامی ز آشنا نگرفت
ز چشم، کاسه دریوزه سیر چشمی من به رنگ بی بصران پیش توتیا نگرفت
❈۳❈
ز مد عمر، نصیبش سیاهکاری بود کسی که سرخط مشق جنون ز ما نگرفت
شود به باد کجا حکم او روان چون آب؟ سبکروی که هوا را به زیر پا نگرفت
❈۴❈
بس است سایه تیر تو استخوان مرا مرا به زیر پر و بال اگر هما نگرفت
کجا رسدبه گریبان مدعا صائب؟ که دست کوته ما دامن دعا نگرفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها