گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نقش حصیر نیست که بر پیکر من است شهباز اوج فقرم و این شهپر من است

❈۱❈
نقش حصیر نیست که بر پیکر من است شهباز اوج فقرم و این شهپر من است
این باده رسیده که در ساغر من است حور من و بهشت من و کوثر من است
❈۲❈
تا سر بر آستانه همت گذاشتم خشتی است آفتاب که زیر سر من است
صبح قیامتی که جهان در حساب ازوست یک آه سرد از دل غم پرور من است
❈۳❈
خون می خورد ز تنگی میدان روزگار این آب بیقرار که در گوهر من است
در وادیی که سیل برد کوه را ز جای پای به خواب رفته من لنگر من است
❈۴❈
در بند روزگار نباشد جنون من زنجیر من چو تیغ همان جوهر من است
چون شمع استخوان مرا آب می کند این آتشی که در ته خاکستر من است
❈۵❈
از خارخار عشق به خون غوطه می زنم از برگ گل چو شبنم اگر بستر من است
هر چند بسته ام به زمین سایه وار نقش پرواز آفتاب به بال و پر من است
❈۶❈
داغی که هست زیر سیاهی گشاده روی امروز در بساط فلک اختر من است
از برگریز حادثه صائب مسلم است این گلشنی که در ته بال و پر من است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها