صائب تبریزی:دیوانه را ز حلقه طفلان ملال نیست هر جا جمال هست غمی از جلال نیست
❈۱❈
دیوانه را ز حلقه طفلان ملال نیست
هر جا جمال هست غمی از جلال نیست
شبنم به آفتاب ز روشندلی رسید
پرواز آسمان تجرد به بال نیست
❈۲❈
خورشید بدر کرد مه ناتمام را
از ناقصان کناره گرفتن کمال نیست
آفاق را گرفت به یک جلوه آفتاب
هر دولتی که تیز بود بی زوال نیست
❈۳❈
در ملک نیستی نتوان احتیاج یافت
هر جا که فقر هست زبان سؤال نیست
هر جا که آب هست تیمم نمی کنند
حاجت به عذر با عرق انفعال نیست
❈۴❈
در خاک پاک، آب گل و لاله می شود
از ما دریغ داشتن می حلال نیست
دور از تو با خیال به دل آشنای تو
داریم عالمی که ترا در خیال نیست
❈۵❈
دلگیر نیست آن لب میگون ز خط سبز
آب حیات را ز سیاهی ملال نیست
آمد شد نگاه بود ترجمان ما
در بزم آرمیده ما قیل و قال نیست
❈۶❈
زان چشم ما به یک نگه دور قانعیم
هر چند نافه را خبری از غزال نیست
روز جزا ز مفلسی خویش غافل است
از فکر مال، خواجه به فکر مآل نیست
❈۷❈
خاکی نهاد باش که نور چراغ مهر
هر چند پایمال شود پایمال نیست
صائب نمی رسد به ادب هیچ گوهری
با گوشوار خاصیت گوشمال نیست
کامنت ها