گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:از داغ، روشنی جگر پاره پاره یافت جان این زمین سوخته از یک شراره یافت

❈۱❈
از داغ، روشنی جگر پاره پاره یافت جان این زمین سوخته از یک شراره یافت
شد تازه داغ غیرت خونین دلان عشق تا لاله زین چمن جگر پاره پاره یافت
❈۲❈
گردید از میانجی گوش و زبان خلاص ز اهل نظر کسی که زبان اشاره یافت
آسوده از حساب به روز شمار شد اینجا کسی که درد و غم بی شماره یافت
❈۳❈
در وادیی که شوق بود میر کاروان گرد پیاده را نتواند سواره یافت
دست از طلب کشیدم، تا طفل شیرخوار با دست بسته رزق خود از گاهواره یافت
❈۴❈
زان دم که دل عنان توکل ز دست داد در کار خویش صد گره از استخاره یافت
آب عقیق یار ز خط آرمیده شد این گوهر از غبار یتیمی کناره یافت
❈۵❈
فیضی که ناخدا دل شب یافت از نجوم دل در سواد زلف ازان گوشواره یافت
ابرام می کند به در بسته کار سنگ آهن ز روی سخت، شررها ز خاره یافت
❈۶❈
شمع از نفس درازی، شب را بسر نبرد صبح از دم شمرده حیات دوباره یافت
ره می برد به آن دهن تنگ، بی سخن در آفتاب هر که تواند ستاره یافت
❈۷❈
صائب مرا بس است ز خوان وصال او این لذتی که دیده من از نظاره یافت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها