گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چشمی که از غبار خطش توتیا گرفت از اشک خویش دامن آب بقا گرفت

❈۱❈
چشمی که از غبار خطش توتیا گرفت از اشک خویش دامن آب بقا گرفت
در زیر تیغ، قهقهه کبک می زند کوه غم تو در دل هر کس که جا گرفت
❈۲❈
چون سنگ بر دلش سخن ما گران شده است طوطی خطی که آینه از دست ما گرفت
خون امیدوار مرا پایمال ساخت سنگین دلی که دست ترا در حنا گرفت
❈۳❈
از زاهدان حلاوت طاعت طمع مدار شکر نمی توان ز نی بوریا گرفت
آسوده شد ز کشمکش آرزوی خام دستی که دامن دل بی مدعا گرفت
❈۴❈
آن قاتلی کز اوست مرا چشم خونبها خواهد به مزد دست ز من خونبها گرفت
بر هر چه بی نیازی ما آستین فشاند در روز بازخواست همان دست ما گرفت
❈۵❈
آید مگر به لنگر تسلیم برقرار بحری که شورش از نفس ناخدا گرفت
صائب به آشنایی بحر اعتماد نیست این ناشناخت دست کدام آشنا گرفت؟
❈۶❈
صائب بهشت نسیه خود را نمود نقد امروز هر که جا به مقام رضا گرفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها