صائب تبریزی:تنها نه اشک راز مرا جسته جسته گفت غماز رنگ هم به زبان شکسته گفت
❈۱❈
تنها نه اشک راز مرا جسته جسته گفت
غماز رنگ هم به زبان شکسته گفت
از سنگ سخت تر سخنان در سر شراب
چشم و دهان یار به بادام و پسته گفت!
❈۲❈
رازی که بود پرده نشین همچو اشک من
مژگان شوخ چشم به مردم نشسته گفت
شرمنده ام ز خط که سیه بختی مرا
بر روی نازکش به زبان شکسته گفت
❈۳❈
صائب تمام شعر تو یکدست و تازه است
این قسم شعرها نتوان جسته جسته گفت
کامنت ها