گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:زلف تو کشاکش به رگ جان من انداخت رخسار تو اخگر به گریبان من انداخت

❈۱❈
زلف تو کشاکش به رگ جان من انداخت رخسار تو اخگر به گریبان من انداخت
حسن تو که چون کشتی طوفان زده می گشت لنگر به دل و دیده حیران من انداخت
❈۲❈
سیماب کند سلسله گردن شیران برقی که محبت به نیستان من انداخت
یک حلقه کند سلسله عمر ابد را تابی که میانش به رنگ جان من انداخت
❈۳❈
تا همت من دست به بازیچه برآورد نه گوی فلک در خم چوگان من انداخت
فانوس فلک دست ندارد به خیالش آن شمع که پرتو به شبستان من انداخت
❈۴❈
صائب خم آن زلف گرهگیر به بازی صد سلسله بر گردن ایمان من انداخت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها