گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سرگرم تمنای تو فارغ ز گزندست مجنون ترا دانه زنجیر سپندست

❈۱❈
سرگرم تمنای تو فارغ ز گزندست مجنون ترا دانه زنجیر سپندست
با خانه به دوشان چه کند خانه خرابی؟ ایمن بود از سیل زمینی که بلندست
❈۲❈
آنجا که غزال تو کند سرکشی آغاز یک حلقه ز پیچ و خم صیاد، کمندست
بی ریزش باران دل مستان نگشاید از ابر خورد آب، دماغی که بلندست
❈۳❈
از خنده کنان خون به دل عقده گشایان در ظاهر اگر غنچه ما بیهده خندست
دل را نخراشد نفس مردم آزاد نی را اثر ناله ز بسیاری بندست
❈۴❈
از کامروایان دل بیدار مجویید در خواب رود هر که بر این پشت سمندست
در کعبه و بتخانه اقامت نکند عشق این سیل سبکسیر، سبکبار ز بندست
❈۵❈
خاموش که در مشرب دریاکش عاشق تلخی که گوارا نشود تلخی پندست
دستی که به دل عاشق بیتاب گذارد در گردن معشوق ز انداز بلندست
❈۶❈
با نامه پیچیده شود حشر، قیامت از حیرت روی تو زبانی که به بندست
کوته نظران آنچه شمارند سعادت چون دیده دل باز شود حسرت چندست
❈۷❈
از خویش برون آی که پیراهن بادام از پوست چو زد خیمه برون، پرده قندست
صائب به جز از معنی بیگانه ما نیست امروز غزالی که سزاوار کمندست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها