گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:طوطی ز سخن صیقل آیینه جان است آن را که سخن سبز کند خضر زمان است

❈۱❈
طوطی ز سخن صیقل آیینه جان است آن را که سخن سبز کند خضر زمان است
بس خون که کند در جگر چشمه حیوان از صبر، عقیقی که مرا زیر زبان است
❈۲❈
پیداست که در زیر فلک مهلت ما چیست یک چشم زدن، تیر در آغوش کمان است
در دیده روشن گهران پنجه خورشید برگی است که لرزان دلش از بیم خزان است
❈۳❈
این نقش و نگاری که تو دلبسته آنی موجی است سبکسیر که بر آب روان است
در قبضه گردون منم آن تیغ جگردار کز سختی ایام، مرا سنگ فسان است
❈۴❈
در پله چشمی که به عبرت نبرد راه گر دولت بیدار بود، خواب گران است
با صدق ز دوری مکن اندیشه که در کیش تیری که بود راست در آغوش نشان است
❈۵❈
بر سرو، خزان را نبود دست تصرف پیری چه کند با دل آن کس که جوان است؟
صائب شرر از سنگ به تدبیر برآید رحم است بر آن دل که گرفتار جهان است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها