صائب تبریزی:چشمی که نظرباز به آن طاق دو ابروست دایم دو دل از عشق چو شاهین ترازوست
❈۱❈
چشمی که نظرباز به آن طاق دو ابروست
دایم دو دل از عشق چو شاهین ترازوست
بی نرگس گویا، به سخن لب نگشاییم
ما را طرف حرف همین چشم سخنگوست
❈۲❈
بس خون که کند در دل مرغان چمن زاد
این حسن خداداد که با آن گل خودروست
در پرده بینایی من نقش دویی نیست
هر داغ پلنگم به نظر دیده آهوست
❈۳❈
تا غنچه نگردیم دل ما نگشاید
در خلوت ما رطل گران کاسه زانوست
در روز به مجلس مطلب دختر رز را
صحبت به شب انداز، که صحبت گل شب بوست
❈۴❈
صائب چه خیال است که از سینه کند یاد؟
هر دل که گرفتار در آن حلقه گیسوست
کامنت ها