گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:در معرکه عشق ز جرأت خبری نیست غیر از سپر انداختن اینجا سپری نیست

❈۱❈
در معرکه عشق ز جرأت خبری نیست غیر از سپر انداختن اینجا سپری نیست
در قافله فرد روان بار ندارم هر چند به جز سایه مرا همسفری نیست
❈۲❈
در پله سنگ است گهر بی نظر پاک بیزارم ازان شهر که صاحب نظری نیست
خود را بشکن تا شکنی قلب جهان را این فتح میسر به شکست دگری نیست
❈۳❈
چون شیشه بی می، نبود قابل اقبال باغی که در او بلبل خونین جگری نیست
شب نیست که بر گرد تو تا روز نگردم هر چند من سوخته را بال و پری نیست
❈۴❈
سرگشتگی ما همه از عقل فضول است صحرا همه راه است اگر راهبری نیست
صائب چه کند گر نکند روی به دیوار؟ جایی که لب خشکی و مژگان تری نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها