صائب تبریزی:ایام بهاران سبک از دیده ما رفت از دست به هم سودنی این رنگ حنا رفت
❈۱❈
ایام بهاران سبک از دیده ما رفت
از دست به هم سودنی این رنگ حنا رفت
شد موسم گل طی به شکرخنده برقی
برگ طرب باغ به تاراج صبا رفت
❈۲❈
شیرازه مجموعه گلزار فرو ریخت
سنبل چو سر زلف پریشان به هوا رفت
نرگس ز نظر دور به یک چشم زدن شد
هر چند که از راه بصیرت به عصا رفت
❈۳❈
آمد به چمن غنچه گل با کف پر زر
چون برگ خزان دیده تهیدست و گدا رفت
از همرهیش در جگر لاله نفس سوخت
از بس که به تعجیل گل لعل قبا رفت
❈۴❈
در یک نفس از کیسه گلزار شکوفه
چون سیم و زر از پنجه ارباب سخا رفت
پیچید سراپرده خود ابر بهاران
از فرق چمن سایه اقبال هما رفت
❈۵❈
شد رفتن گل باعث خاموشی بلبل
از باغ به یکبار برون برگ و نوا رفت
از حیرت نظاره آن سرو گل اندام
از خاطر اشجار چمن نشو و نما رفت
❈۶❈
صائب ز نظربازی بی پرده شبنم
از چهره گلهای چمن رنگ حیا رفت
کامنت ها