گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:از خود گذشتگان را آیینه بی غبارست پیوسته صاف باشد بحری که بیکنارست

❈۱❈
از خود گذشتگان را آیینه بی غبارست پیوسته صاف باشد بحری که بیکنارست
آن را که خلق خوش هست تنها نمی گذارند کی بی حریف ماند رندی که خوش قمارست؟
❈۲❈
با ناز برنیایند اهل نیاز هرگز گل گر پیاده باشد در بلبلان سوارست
دیوانه را ملامت اسباب خنده گردد بر کبک مست سختی دامان کوهسارست
❈۳❈
عاشق ز خاکساری بی بهره است از وصل دیوار بوستان را از گل نصیب، خارست
تا دل برید ازان زلف از سر نهاد شوخی چشم به خواب رفته است دامی که بی شکارست
❈۴❈
از خون مرده صائب سنگین ترست خوابت جایی که هر رگ سنگ چون نبض بیقرارست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها