گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:شراب نامرادی بی خمارست به قدر تلخی این می خوشگوارست

❈۱❈
شراب نامرادی بی خمارست به قدر تلخی این می خوشگوارست
جواب خشک ازان لبهای سیراب به کشت عاشقان ابر بهارست
❈۲❈
ازان چشم تو رنجورست دایم که هم بیمار و هم بیماردارست
ز چشم یار قانع شو به دیدن که پرسش بر دل بیمار بارست
❈۳❈
نمی خیزد سپند از جا ز حیرت در آن محفل که آن آتش عذارست
صبا را منفعل دارد ز جولان اگر چه بوی گل دامن سوارست
❈۴❈
بود لازم غضب را دل سیاهی پلنگ از خشم، دایم داغدارست
وصال آفتاب عالم افروز نصیب شبنم شب زنده دارست
❈۵❈
به نرمی کن زبان خصم کوتاه که عاجز از نمد، دندان مارست
گذشتن مشکل است از سینه صافان که در گل پای سرو از جویبارست
❈۶❈
محک را از سیه رویی برآرد زر سرخی که کامل در عیارست
رخ مقصود بی پرده است صائب اگر آیینه دل بی غبارست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها