صائب تبریزی:زمین نقش پایی است بر آستانت فلک شیشه باری است از کاروانت
❈۱❈
زمین نقش پایی است بر آستانت
فلک شیشه باری است از کاروانت
دم عیسوی از بهارت نسیمی
کف موسوی برگی از بوستانت
❈۲❈
سماعیل، رد کرده قربانی تو
کمین بنده ای یوسف از کاروانت
فلک کله آه سودایی تو
زمین گرد پاپوش سرگشتگانت
❈۳❈
دم صبح زخم نمایان تیغت
دل شب نمودار زاغ کمانت
خزان باددستی ز گلزار جودت
بهار آشنارویی از بوستانت
❈۴❈
چو آیینه دان تو خورشید باشد
چه باشد عذار ثریا فشانت
ندانم چگونه است آیینه تو
که شد خیره چشم ز آیینه دانت
❈۵❈
نشان تو ای بی نشان از که جویم؟
که در بی نشانی است پنهان نشانت
ترا می رسد دعوی کبریایی
که بوسد ز دور آسمان آستانت
❈۶❈
ز توحید صائب چه دم می زنی تو؟
مبادا شود آب، تیغ زبانت
کامنت ها