صائب تبریزی:لبریز از می شفق کن ایاغ صبح از خشکی دماغ محور بر دماغ صبح
❈۱❈
لبریز از می شفق کن ایاغ صبح
از خشکی دماغ محور بر دماغ صبح
عشقی که صادق است شام مطلبش
از خود شراب لعل برآرد ایاغ صبح
❈۲❈
بی شست و شوی، نامه پاکان بود سفید
پرورده است در نمک خویش داغ صبح
در پرده جلوه های نهان هست فیض را
غافل مباش در دل شب از سراغ صبح
❈۳❈
شمعی بس است ظلمت آیینه خانه را
رنگین شود ز یک گل خورشید باغ صبح
پا در رکاب برق بود حسن نوخطان
زنهار بر مدار نظر از چراغ صبح
❈۴❈
صائب ز سینه انجمن افروز عالم
تا گرم شد چو مهر سرم از ایاغ صبح
کامنت ها