گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:غم ز دل بیرون مرا کی باده احمر برد؟ زردی از آیینه هیهات است روشنگر برد

❈۱❈
غم ز دل بیرون مرا کی باده احمر برد؟ زردی از آیینه هیهات است روشنگر برد
تلخ گویان را دهن شیرین کنم از نوشخند بشکند چون نیشکر هر کس مرا، شکر برد
❈۲❈
بر سبکباران بود موج خطر باد مراد کف سلامت کشتی از دریای بی لنگر برد
هر که سازد همچون غواصان نفس در دل گره از محیط تلخرو دامان پر گوهر برد
❈۳❈
اهل دوست نیست ممکن ترک خودبینی کنند زنگ ازین آیینه نتوانست اسکندر برد
در خزان بی برگ دیدن گلستان را مشکل است مرغ زیرک در بهاران سر به زیر پر برد
❈۴❈
با دل پرخون من ای تندخو کاوش مکن صرفه هیهات است آتش زین کباب تر برد
خاکیان اکثر گرفتارند در بند جهات تا که بیرون مهره خود را ازین ششدر برد؟
❈۵❈
نیست کار مرغ صائب سینه بر آتش زدن نامه ما را به آن بدخو مگر صرصر برد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عطراسادات
2019-01-12T09:12:36
بیت پنجماهل دنیا درست استکه به جای دنیا دوست نوشته شده است