گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:زلف مشکین را چرا آن نازپرور می برد؟ بی خطا افتاده خود را چرا سر می برد؟

❈۱❈
زلف مشکین را چرا آن نازپرور می برد؟ بی خطا افتاده خود را چرا سر می برد؟
هر نفس غم پاره ای از جسم لاغر می برد همچو خاکستر که از پهلوی اخگر می برد
❈۲❈
ما به چشم مور گندم دیده قانع گشته ایم روزی ما را چرا چرخ ستمگر می برد؟
در قیامت می شود شیرین، زبان در کام ما تلخی بادام ما را شور محشر می برد
❈۳❈
از شهیدان یک سر و گردن نباشم چون بلند؟ تیغ او در ماتم من زلف جوهر می برد
عشق عالمسوز بر من مهربان گردیده است جامه بر بالایم از بال سمندر می برد
❈۴❈
من به لیمویی قناعت کرده ام از روزگار ناف صفرای مرا گردون به شکر می برد
هر که چون صائب دویی را از میان برداشته است می کند پی قاصدان را، خامه را سر می برد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها