گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:کاوش مژگان او دل را قیامت زار کرد خون گرم این مست خواب آلود را بیدار کرد

❈۱❈
کاوش مژگان او دل را قیامت زار کرد خون گرم این مست خواب آلود را بیدار کرد
صفحه آیینه از زنگ کدورت ساده بود عکس طوطی این افق را مشرق زنگار کرد
❈۲❈
چون زنم مژگان به یکدیگر، که مژگان مرا حیرت گلزار او خار سر دیوار کرد
می شود پیراهن تن یوسف گم کرده را هر که چشم خویش را از گریه چون دستار کرد
❈۳❈
در زبان هیچ کس زخم زبان نگذاشتم جلوه مجنون من این دشت را بی خار کرد
چند باشی در شکست کارم ای گردون، بس است استخوانم را هجوم زخم جوهردار کرد
❈۴❈
سخت طفلانه است جوی شیر آوردن زسنگ کوهکن بیهوده جان را در سر این کار کرد
(من که باشم تا نمایم صورت احوال خود؟ حیرت رخسار او آیینه را ستار کرد)
❈۵❈
من که صائب در وطن حال غریبان داشتم چون تواند درد غربت در دل من کار کرد؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها