گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:تا تو رفتی عالم روشن به چشمم تار شد باده بی غش به جامم شربت بیمار شد

❈۱❈
تا تو رفتی عالم روشن به چشمم تار شد باده بی غش به جامم شربت بیمار شد
از دهان باز بودم حلقه بیرون در تا زبان بستم دلم گنجینه اسرار شد
❈۲❈
رو سفیدی بود در کردار و عمر من تمام چون قلم از دل سیاهی صرف در گفتار شد
نیست در دل خاری از منع چمن پیرا مرا جوش گل مانع مرا از سیر این گلزار شد
❈۳❈
چرب نرمی شد حصار عافیت ز آتش مرا از گداز ایمن بود هر زر که دست افشار شد
از خموشی گشت روشن تا دل تاریک من طوطی خوش حرف بر آیینه ام زنگار شد
❈۴❈
بر جنون دوری من حلقه دیگر فزود نقطه خالش زخط روزی که خوش پرگار شد
پیچ و تاب نامرادیها به قدر دانش است می خورد خون بیش هر تیغی که جوهردار شد
❈۵❈
می کشد ناصح زبان از روی سخت من به کام خواهد این سوهان ز ناهمواریم هموار شد
در شبستان فنا صبح امیدی می شود آنچه از انفاس، صائب صرف استغفار شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها