صائب تبریزی:دوربینانی که در پرداز دل کوشیدهاند چهره صبح قیامت را همین جا دیدهاند
❈۱❈
دوربینانی که در پرداز دل کوشیدهاند
چهره صبح قیامت را همین جا دیدهاند
از دو چشم دوربین در زندگی روشندلان
در ترازوی قیامت خویش را سنجیدهاند
❈۲❈
نیستند از فکر صید خلق غافل زاهدان
گربه ظاهر دیده چون باز از جهان پوشیدهاند
کثرت خلق است از وحدت حجاب دیدهها
از علم غافل ز گرد لشکری گردیدهاند
❈۳❈
بوته از بهر گداز خویش سامان دادهاند
سادهلوحانی که همچون مه به خود بالیدهاند
نیست در روی زمین یک کف زمین بیانقلاب
وقت آنان خوش که در زیر زمین خوابیدهاند
❈۴❈
میکند زیر و زبر صائب خزان در یک نفس
برگ عیشی را که چون گل خلق بر هم چیدهاند
کامنت ها