گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:در دل شب هر که جامی از می احمر زند صبحدم با آفتاب از یک گریبان سرزند

❈۱❈
در دل شب هر که جامی از می احمر زند صبحدم با آفتاب از یک گریبان سرزند
وقت رفتن زردرویی می برد با خود به خاک هر که چون خورشید تابان حلقه بر هر در زند
❈۲❈
بایدش اول به گردن خون صدبلبل گرفت کوته اندیشی که در گلزار گل بر سر زند
داغ محرومی بر آرد دود از خرمن مرا شمع چون پروانه را آتش به بال و پر زند
❈۳❈
ناامیدی را به خود خواند به آواز بلند جز در دل حلقه هر کس بر در دیگر زند
آب حیوان شهنشاهان بود اجرای حکم قطره بیهوده در ظلمات اسکندر زند
❈۴❈
خشک چون موج سراب از شوره زار آید برون غوطه گر لب تشنه دیدار در کوثر زند
طی شد ایام جوانی از بناگوش سفید شب شود کوتاه چون صبح از دو جانب سرزند
❈۵❈
سگ به یک در قانع از درها شد و نفس خسیس حلقه دم لا به هر دم بر در دیگر زند
صائب از تیغ زبان هر جا شود گوهرفشان مهر خاموشی به لب شمشیر از جوهر زند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها