صائب تبریزی:شانه چون بر زلف خود آن عنبرینمو میزند در بیابان داغهای لاله را بو میزند
❈۱❈
شانه چون بر زلف خود آن عنبرینمو میزند
در بیابان داغهای لاله را بو میزند
در تپیدنهای دل عاشق ندارد اختیار
بال و پر در شیشه دل آن پریرو میزند
❈۲❈
همچو مژگان هر که را دل میدهد آن چشم مست
بیمحابا سینه بر شمشیر ابرو میزند
سرو را در حلقه آغوش دارد گرچه تنگ
نعل وارون همچنان قمری ز کوکو میزند
❈۳❈
عاشقان پنهان نمیسازند داغ عشق را
هرکه از فرماندهان شد مهر بر رو میزند
از نزول آیه رحمت بود در پیچ و تاب
هرکه زیر تیغ جانان چین بر ابرو میزند
❈۴❈
از نظر بازان نگردد حسن اگر صائب تمام
گرد مجنون حلقه از بهر چه آهو میزند؟
کامنت ها