صائب تبریزی:عشق شورانگیز اگر جا در دل خارا کند کعبه را چون محمل لیلی جهان پیما کند
❈۱❈
عشق شورانگیز اگر جا در دل خارا کند
کعبه را چون محمل لیلی جهان پیما کند
در سر اندیشه او عقل آخر سرگذاشت
در دل دریا شناور چند دست و پا کند؟
❈۲❈
جرأت بر گرد سر گردیدن شکر کجاست؟
من گرفتم مور عاجز بال و پر پیدا کند
جان مشتاقان به پابوس قیامت می رسد
یار بی پروای ما تا آستین بالا کند
❈۳❈
از لباس ظاهر آزادم، سبکدستی کجاست
کز سرم اندیشه دستار را هم وا کند
رتبه آزادگی بنگر که نخل میوه دار
از حجاب سرو نتوانست سر بالا کند
❈۴❈
در فضای لامکان از تنگی جا شکوه داشت
دل چه بال و پر درین دامان صحرا واکند؟
شیخ شهر از گوشه گیری شهره آفاق شد
سر به جیب خاک بردن دانه را رسوا کند
❈۵❈
سوزن عیسی تواند لاف بینایی زدن
رشته سردرگم ما را اگر پیدا کند
تیغ بردارد به انداز سرش هر موجه ای
خودنمایی چون حباب آن کس که در دریا کند
❈۶❈
گرنگردد از شنیدن طبع اهل دل ملول
صائب از هر قطره خون دفتری انشا کند
کامنت ها